جدول جو
جدول جو

معنی نفت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

نفت کردن(عَ / عِ تَ)
در مخزن وسیلۀ نفت سوز، نفت ریختن. در انبارۀ چراغ یا بخاری یا آب گرم کن نفت سوز، نفت ریختن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چفت کردن
تصویر چفت کردن
بستن در خانه، وصل کردن چیزی به چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفت کردن
تصویر انفت کردن
کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن، انفت داشتن، برای مثال هر آینه انفت کرده باشد از دانش / کسی که جز به ثنای تو باشدش مفخر (عثمان مختاری - ۲۰۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
آب پس دادن ظرف شکسته، سرایت آتش از چیزی به چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
دو چیز را با هم برابر ساختن مانند هم کردن، به هم پیوند دادن، دو حیوان نر و ماده را کنار هم قرار دادن برای جفت گیری
فرهنگ فارسی عمید
(شُ دَ)
از سکه انداختن. از سکه و صورت انداختن. به صورت مطلوب چیزی، زیان وارد آوردن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چیزی را کثیف و دستمالی کردن. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده) ، کسی را خوار و خفیف و سرشکسته و بی آبرو کردن و او را در برابر دیگران خجالت دادن به وسایل مختلف از قبیل زورآزمائی کردن با او، به رخ کشیدن کارهای خلاف و فاش کردن اسرار پنهانی او و غیره. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
لغت نامه دهخدا
زوج قرار دادن، چیزی را با چیزی دیگر برابر کردن، جفتگیری کردن بارور کردن چارپایان ماده را بوسیله چارپایان نر لقاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چفت کردن
تصویر چفت کردن
در را با زنجیر بستن، وصل کردن چیزی بچیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفت کردن
تصویر صفت کردن
ستودن کسی یا چیزی را به نیکی یا زشتی یا بزرگی
فرهنگ لغت هوشیار
نم پس دادن تراویدن و بیرون زدن مایع از ظرف، درز کردن خبر برملا شدن: این خبر دهان بدهان گشت و معلوم نگشت از کجا نشت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفی کردن
تصویر نفی کردن
انکار کردن، گفتن که نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفقت کردن
تصویر نفقت کردن
نفقه کردن: شما بر رسول خدا نفقت مکنید که درویش شوید
فرهنگ لغت هوشیار
سود بردن سود کردن بهره بردن، نفع رساندن سود رسانیدن: قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیئا و لا یضرکم. . پس شما بدون خدای چیزی می پرستید که شما را نفعی نکند و مضرتی نرساند و نتواند نه آن و نه این
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرت کردن
تصویر نفرت کردن
شمانیدن بیزاری جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیت کردن
تصویر نیت کردن
چیمیدن کامیستن آهنگ کردن قصد کردن آهنگ کردن: (ملک در سجده آدم زمین بوس تونیت کرد که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی) (حافظ. 336)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیت کردن
تصویر نیت کردن
((یَّ. کَ دَ))
قصد کردن، آهنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صفت کردن
تصویر صفت کردن
((~. کَ دَ))
توصیف کردن، ستودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چفت کردن
تصویر چفت کردن
((~. کَ دَ))
بستن در، محکم کردن، سفت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افت کردن
تصویر افت کردن
Slump
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
Pair
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سفت کردن
تصویر سفت کردن
Tighten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نفخ کردن
تصویر نفخ کردن
Bloat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
Leak
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
paaren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از افت کردن
تصویر افت کردن
обрушитися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
wyciekać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نفخ کردن
تصویر نفخ کردن
puchnąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سفت کردن
تصویر سفت کردن
anziehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از افت کردن
تصویر افت کردن
обрушиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از افت کردن
تصویر افت کردن
zusammenbrechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سفت کردن
تصویر سفت کردن
затягивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
спаривать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
vazar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نفخ کردن
تصویر نفخ کردن
inchar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جفت کردن
تصویر جفت کردن
з'єднувати в пари
دیکشنری فارسی به اوکراینی